چرا بازاریابی محتوا در سئو بسیار مهم است؟
دربارۀ سئو (SEO) و بازاریابی محتوا سردرگمیهایی وجود دارد. این سردرگمی در تناسبِ میان سئو و بازاریابی محتواست.
آیا اصلاً با هم تناسب دارند؟
آیا با هم در تضادند؟
اگر اینطور است، آیا میتوان آنها را بهزور در کنار هم قرار داد؟
چرا بازاریابی محتوا در سئو اهمیت دارد و برعکس. قبل از پرداختن به دلیل این تناسب، بهتر است در ابتدا مروری کنیم بر مشکلی که قرار است حل شود.
مشکل: سئو و بازاریابی محتوا با هم متناسب نیستند.
معما این است که سئو و بازاریابی محتوا کاملاً مجزا هستند؛ گویی دو چیز کاملاً متفاوتاند. اما حقیقت این است که با هم متناسب هستند، با هم ترکیب میشوند و همپوشانی و انسجام دارند. برخی تصور میکنند با انجام بازاریابی محتوا، دیگر نیازی به سئو نیست.
به این تیترها نگاه کنید:
«بازاریابی محتوا از سئو پیشی میگیرد…»
«آیا بازاریابی محتوا بهطور کامل سئو را از میدان به در میکند…»
اینها برای من معنایی ندارد.
زمانی که تنها راهِ رسیدن به موفقیت در بازاریابی محتوا از طریق سئوست، پس چگونه بازاریابی محتوا میتواند سئو را بهطور کامل از میدان به در کند؟ چگونه این دو مبحث را بهراحتی از هم تفکیک میکنند؟ خوشبختانه در این سردرگمیها، نظریات عاقلانه هم وجود دارد؛ مثل مقالۀ Smallbusiness.yahoo. بازاریابان نکتهسنج و دقیق متوجه این تفکیک شدهاند و سعی دارند این سوءتفاهم را برطرف کنند. اما هنوز هم اشتباهات ادامه دارد.
یکی از مقالات معروفی که در دام این اشتباه افتاده، در گاردین چاپ شده و اینطور نوشته است:
«انگار گوگل از رفیق قدیمیاش سئو خسته شده و در عوض، دوروبر تازهوارد محل، یعنی بازاریابی محتوا، میگردد.»
مقایسۀ زیبایی است؛ اما درست نیست. سئو و بازاریابی محتوایی دو فرد مجزا نیستند. اگر بخواهیم از همان استعاره استفاده کنیم، سئو و بازاریابی محتوایی درواقع دو شخصیت مجزا در یک فرد هستند. مشکل اصلی در تفکیک آن دو نهفته است. زمان آن رسیده است که این دو را به هم بازگردانیم. این تنها راهی است که از طریق آن، هم در سئو و هم در بازاریابی محتوا موفق میشوید.
حقیقت:
سئو و بازاریابی محتوایی با هم همپوشانیِ بسیاری دارند.
اگر میخواهید یکپارچگی سئو و بازاریابی محتوا را درک کنید، اینطور فکر کنید:
این تصور دربارۀ سئو و بازایابی محتوا غلط است:
آنها را باید اینگونه در نظر گرفت:
یعنی سئو و بازاریابی محتوا همپوشانی دارند.
میان سئو و بازاریابی محتوا تفاوتهایی وجود دارد. سئو و بازاریابی محتوا در چند حیطۀ مهم با هم تفاوت دارند؛ اما با وجود این تفاوتها، باز هم نمیتوان این دو را کامل از هم جدا کرد. بهجایِ نامبردن تکتک تفاوتها، میخواهم به این تضاد ابتدایی اشاره کنم:
- سئو محدودتر اما فنیتر است؛
- بازاریابی محتوا گستردهتر و جامعتر است.
تشابه این دو در موارد زیر است:
– برای اعمال گستردهترِ سئو، باید خصوصیات فنی و خاص آن را به بازاریابی محتوا منتقل کنیم.
– در مقابل، تنها راهِ موفقیت در بازاریابی محتوا، بهکاربردن تکنیکهای سئو در مراحل اجرایی است.
چگونه سئو و بازاریابی محتوا با هم منطبق میشود؟
اینگونه نیز میتوان آنها را در نظر گفت: سئو الزاماتی دارد و بازاریابی محتوا این نیازها و الزامات را برطرف میکند.
آنها را مانند مکالمه میان دو نفر در نظر بگیرید.
سئو نیازها را بیان میکند. بازاریابی محتوا آنها را برآورده میکند.
اکنون بگذارید نشان دهم این دو چگونه یکدیگر را تکمیل میکنند. در هریک از موضوعات زیر، نیازهای دقیق سئو و نحوۀ تأمین این نیازها توسط بازاریابی محتوا را اعلام میکنم. با خواندن هریک از موضوعات زیر، مکالمه میان سئو و بازاریابی محتوا (در بالا) را در خاطر داشته باشید.
سئو درخواست محتوا میکند. بازاریابی محتوا، محتوا میشود.
وجود سئو بدون محتوا غیرممکن است. به کلمات، مقالات، کلمات کلیدی و الفاظ نیاز دارید. هر زمان که میخواهم این جمله را بگویم، به خود میلرزم؛ چون بسیار کلیشه شده است. اما بسیار درست است: محتوا مانند پادشاه است. دراینباره هیچ بحثی وجود ندارد. یکی از حقایق صنعت سئو: محتوا، محتوا و محتواست. پ
سئو در بازاریابی محتوا دربارۀ چیست؟
باز هم دربارۀ محتواست.
اعمالِ عملیِ سئو (محتوا) جوهرۀ بازاریابی محتواست. زمانی که سئو فریاد بزند:
«به محتوای بیشتری نیاز داریم»،
بازاریابی محتوا پاسخ میدهد:
«باشه، ترتیبشو میدم.» سئو به کلمات کلیدی نیاز دارد. بازاریابی محتوا یعنی استفاده از کلمات کلیدی.
این یکی دیگر از ویژگیهای سئوست:
کلمات کلیدی. کسی شک ندارد که کلمات کلیدی، بخشِ حیاتی سئو هستند. تحقیق دربارۀ آنها و استفاده از آنها و ردیابی رتبهبندی شما در SERP، از اهمیت برخوردار است.
چگونه باید استفاده از کلمات کلیدی را اعمال کرد؟ چگونه تمام این تحقیقات در برنامههای عملی وارد میشود؟
اسمش بازاریابی محتواست.
تنها راه استفاده از کلمات کلیدی، بهکاربردن استراتژیک آنها در تمام مطالب و محتوای در دست است. بازاریابی محتوا از محتوای درجه یک تشکیل میشود که برای انسانها نوشته شده و در این نوشتهها، از کلمات کلیدی مدنظر شما استفاده شده است. بدیهی است که اگر در صفحاتتان بیش از حد از کلمات کلیدی استفاده کنید، «پانادا» مچتان را میگیرد. اما اگر سئو و بازاریابی محتوا، هریک، کار و وظایف خود را انجام دهند و با هماهنگی کار کنند، مشکلی برایتان پیش نخواهد آمد.
سئو به لینکبک نیاز دارد. بازاریابی محتوا این لینکبکها را تأمین میکند.
سئوها همواره رؤیای لینکبکها را در سر دارند:
یک DA98ی بزرگ که به سایت شما لینک داده شود. یا یک eduی بسیار قدرتمند که به مقالهای در وبسایت شما لینک دهد. این رؤیای سئو، تنها درصورتی به حقیقت میپیوندد که شما محتوای ستارهای را از طریق بازاریابی محتوا آزاد کنید. میتوانید با سازمانهای ایجاد لینک قرارداد ببندید. برخی از آنها معتبر است و البته، برخی هم تعریف چندانی ندارد. اما بهترین راه این است که محتوای معرکهای تولید کنید تا در دیگر سایتها لینکبک ایجاد کند. این تنها راهِ موفقیت مستمر در سئوست. اگر میخواهید به این عنصر مهم در سئو دست پیدا کنید، باید خودتان را از عنصر ضروریِ بازاریابی محتوا بهرهمند کنید.
تنها راه برای دریافت لینکبک، داشتن محتوای مفید و قوی است که ارزش لینکدادن داشته باشد.
سئو به بهینهسازی فنی نیاز دارد. بازاریابی محتوا به UX بزرگ نیز دارد.
فکر میکنم حداقل برخی سئوها هنوز به نظریات من اعتراض داشته باشند. به این دلیل: سئو چیزی فراتر از مقالات وبلاگ و کلمات کلیدی و لینکبک است. سئو شامل بهینهسازی فایلهای robots.txt، افزایش ابرداده، استفاده از تگهای مناسب و ایجاد طرحی مناسب و استراتژیک برای سایت و دیگر مسائل فنی مشابه است. بهعلاوه بهصورت حاشیهای با بازاریابی محتوا مرتبط است.
این بهینهسازی فنی برای رفاه حال کاربران صورت میگیرد:
در جستوجو، انتخاب یا خواندن مطالب. میتوان به این بهبودها از دیدگاه «تجربۀ کاربری» (UX) نگاه کرد. این اجزی سئو برای خدمت به کاربران و ترویج مطالبتان است. در اینجا هم ارتباط میان سئو و محتوا بسیار حیاتی است.
چرا نقشۀ سایت خوب میخواهید؟
تا کاربران راحتتر به مطلب دسترسی پیدا کنند.
چرا robots.txtی بهینهشده میخواهید؟
تا موتورهای جستوجو راحتتر سایت شما را بالا بیاورند و کاربران، مطالب شما را ببینند.
چرا به تگهای مناسب در مکانهای مناسب نیاز دارید؟
تا مطالب شما نمایهسازیِ ستارهای و نتایج جستوجوی دقیق پیدا کنند و افراد بیشتری مطالب شما را بخوانند. همهچیز به محتوا وابسته است.
سئو به خروجی پایدار نیاز دارد. بازاریابی محتوا نیز به پایداری نیاز دارد.
گوگل مطالب تازه را دوست دارد. اگر با قوانین سئو آشنا باشید، میدانید که مطالب جدید بهسرعت ایندکسگذاری میشود و در SERPها، در مقایسه با محتوای کمارزش و قدیمی امتیاز بیشتری میگیرد. زمانی که مطالب جدید در وبسایت وارد میشود، مطمئن باشید SERP آن افزایش مییابد. پس سئوی خوب، به معنای خروجی پایدار محتواست. خروجی پایدار یعنی دارید بازاریابی محتوا انجام میدهید و بهدرستی هم انجام میدهید. راه دیگری وجود ندارد. بازاریابی محتوا همانند فعلی معلوم و درحال انجام است. اینطور نیست که آن را انجام دهید و سپس دست از کار بکشید. آن را انجام میدهید و باز هم ادامه میدهید و کار همینطور ادامه دارد.
در اینجا نیز بازاریابی محتوا و سئو همپوشانی دارند.
نتیجه
میتوانم بازهم دربارۀ کاربرد این دو صحبت کنم؛ اما امیدوارم نکتۀ مدنظرم روشن شده باشد: سئو کاملاً به بازاریابی محتوا وابسته است و برعکس.
در اینجا به دو مطلب دیگر اشاره میکنم:
۱. شما در سئو موفق نمیشوید، مگر آنکه از بازاریابی محتوا هم کمک بگیرید.
سعی ندارم سختگیر یا نامهربان باشم. بخصوص اگر خود را در سئو یا بازاریابی محتوا حرفهای میدانید، مشکلی نیست و میتوانید به کارتان ادامه دهید؛ اما سعی دارم بگوییم که بازاریابی محتوای شما به سئو نیاز دارد و سئو نیز به بازاریابی محتوا نیاز دارد. اینها دو بخش متفاوت و مجزا از یکدیگر نیستند. سئو باید از امور بازاریابی محتوا مطلع باشد و برعکس. دوست دارم این دو حیطه اندکی بیشتر با هم مخلوط شوند.
فکر نمیکنم کلمۀ مخفف (SEOCM):
(Search Engine Optimization + Content Marketer) (سئو + بازاریابی محتوا) سر زبانها بیفتد؛ اما میتوانید خودتان را یک SEOCM در نظر بگیرید.
۲. ستاد سئو شکست خواهد خورد، مگر آنکه بازاریابی محتوا را نیز در دستور کار خود قرار دهید. ستاد بازاریابی محتوا نیز شکست خواهد خورد، مگر آنکه سئو را در آن ادغام کنید.
در یکی از مطالب اخیر توضیح دادم که چرا درصورت نبود برخی عوامل کلیدی، بازاریابی محتوا به شکست محکوم است. تمام آن عوامل به سئو مربوط است.
روشن است که بازاریابی محتوا، تنها درصورتِ داشتن عوامل و ویژگیهای سئو موفق خواهد بود.
اینطور به قضیه نگاه کنید:
مطلب شما به درد نمیخورد، مگر آنکه مردم بتوانند در جستوجوهایشان آن را پیدا کنند. برای اینکه مطلبتان پیدا شود، به سئو نیاز دارید. این دو حیطه را با هم ادغام کنید. هریک از آنها بهتنهایی بیفایده و بیثمر است؛
اما با همکاری یکدیگر، مانند دینامیت عمل میکنند.