غالباً بر این باوریم که تولید محتوا B2B بسیار خستهکننده است. پروژههای بازاریابی محتوایی B2B را با اکراه قبول میکنیم و یا هر بخشی از تولید محتوا برایمان به اندازه جابجا کردن یک کوه سخت و دشوار است. جف بیکر، مدیر استراتژی دیجیتال مارکتینگ در Brafton معتقد است، مشکل در شیوهی نگاه ماست.
او میگوید: «بسیاری از بازاریابان B2B فکر میکنند که دارند با مؤسسات و کسبوکارها حرف میزنند، نه با مردم. این تصور غلطی است که شما میبایست با مخاطبان B2B بهطور متفاوت صحبت کنید و افرادی که در محیطهای B2B کار میکنند را افرادی با شخصیتهای منحصربهفرد نمیبینید».
درحالیکه بسیاری از صنعتها از لحن و کلام رسمیتری استفاده میکنند (برای مثال خدمات قانونی یا بیمهها)، بهیادآوردن این نکته بسیار مهم است که شما هنوز درحال صحبتکردن با یک شخص گوشت و استخواندار هستید. از آنجایی که خودمان در گروه جوهر با چالشهای جذابی در حوزه بازاریابی محتوایی B2B و تولید محتوا روبرو شدهایم، بهتر دیدیم با ترجمهی مقالاتی از این دست، شما را در مطالعات روزانهمان سهیم کنیم.
خطمشیهای اشتباه در تولید محتوا B2B
از آنجا که ایجاد راهبردهای بازاریابی محتوای B2B بسیار هوشمندانه است، اگر از برنامهای اشتباه پیروی کنید، تأثیرش بر تمامی تلاشهای شما در طول فرایند نمایان خواهد شد.
جف میگوید: «مردم خطمشیهایی ایجاد میکنند که بسیار پیچیده و آشفته است؛ زیرا مخاطبانشان حرفهای و شستهرفته هستند. اما شما باید دریابید که درواقع چه کسی محتوای شما را میخواند و اینکه آنها چه چیزی میخواهند. از هر ۱۰ نفر، ۹ نفر محتوایی میخواهند که انسانیتر و شخصیتر و شاید سرگرمکنندهتر باشد. من هم بر این باورم که بسیاری از بازاریابان B2B اغلب با این مشکل مشابه روبهرو هستند: انفصال مابین شخصیت بازدیدکننده و شخصیت خریدار. آنها تصور میکنند باید محتوا را برای افراد میانسال بنویسند، درحالیکه خریدار واقعی یک زن سیساله است که بر تصمیمهای خریدش تأثیر گذاشته میشود.»
زمان نوشتن خطمشیهای استراتژی بازاریابی محتوا، تصورکردن اینکه شما مخاطب هدف هستید، کار راحتی است. در آخر میبینید که برای خودتان محتوا مینویسید.
اما حقیقت این است که شما مخاطبان خود را تا زمان بهدستآوردن دادههای خرید نمیشناسید.
خون B2B، قلب B2B
دیوارهایی که بازاریابی محتوایی B2B را از کسبوکار به مشتری (B2C)اش جدا میسازد، تا درجهی بسیار بزرگی بهخاطر وجود اینترنت حذف شده است. از بسیاری جهات، بازاریابان B2B اکنون بهاجبار میبایست با همکاران B2Cخود قایمباشک بازی کنند؛ کسانی که ایدههای جذابی در سر دارند.
بسیاری از بازاریابان B2B هنوز همهچیز را خارج از روابط رو در رو و شخصی میبینند. این بازاریابان بیشتر بهدنبال تحقیق دربارهی کسبوکارها و دریافت پیشنهادهای جذاب محصول بهصورت آنلاین هستند تا اینکه بخواهند افراد را در کنفرانسها ملاقات کنند.
شصتدرصد بازاریابان B2B تولید محتوای جذاب را چالشبرانگیز نامیدند؛ با موانعی همچون نبود بودجه و مشخصنبودن نرخ بازگشت سرمایه. اگر بخواهیم از جنبهی مثبت به آن نگاه کنیم، میبینیم که قرار نیست تولید محتوا لزوماً به همان شیوه باشد. حرفهایهای بازاریابی محتوای B2B بهسادگی صفحهای را از دفترچهی B2C حذف میکنند.
همهچیز با صدای شما شروع میشود. با بهکارگیری صدایی که مخاطبان را درگیر میکند و استفادهی مکرر از آن در طول تولید محتوا B2B، میتوانید ارتباط مؤثری با مشتریان بالقوه بسازید و برند خود را توسعه دهید. صحبتکردن همچون یک انسان بهجای یک آدمآهنی، تأثیر بیشتری بر دریافت نتایج مثبتتر میگذارد.
بدان معنی که لحن شما باید عصارهای از دادههای خشک و خستهکننده نباشد. نهتنها دربارهی اینکه چه کسی محصولات یا خدمات شما را خریداری میکند تحقیق کنید، بلکه تحقیق کنید چه کسی از وبسایت شما بازدید میکند و محتوای شما را میخواهد. بازدیدکننده و شخصیت خریدار را کنار هم بگذارید و محتوایی مناسب تولید کنید.
قدرت داستانسرایی را دستکم نگیرید. کلمات کلیدی و نیت جستوجوگرانه ضروری هستند. راهنماییکردن بازدیدکننده در مسیر آمدن به وبسایت شما، تا مرحلهی خرید، با استفاده از محتوای جذاب و درگیرکننده، میتواند تأثیر بسیار مثبتی روی آنها داشته باشد.
درنهایت اینکه از اهمیت ارائه غافل نشوید. بازاریابی محتوا یعنی بازاریابی بصری. درسی که بازاریابان B2C آن را بهخوبی میدانند. نوبت آن است که بازاریابان B2B خود را به آنان برسانند.
اعتماد، یک باید است.
اکنون با تمام این گفتهها، به خاطر داشته باشید که اعتمادسازی با داشتن چشمانداز، از مهمترین بخشهای بازاریابی محتوایی B2B است. اگر مشتریان B2C یک محصول بیکیفیت خریداری کنند، ناخشنود میشوند و نظر ناامیدکنندهای در سایت شما ثبت میکنند. اگر مشتریان B2B همین کار را انجام دهند، باعث میشود شرکت هزینهی هنگفتی را متقبل شود و بازاریابان کارشان را از دست دهند. اگر حقوق و مزایای شما سر وقت است، باید نگران این مسئله هم باشید.
اگر با مخاطب هدف خود به گرمی صحبت کنید، مخاطب بهمرور به شما اعتماد میکند و به خاطر داشته باشید که بعضی از صنعتها نیازمند رویکردهای باثباتتری برای اعتمادسازی هستند.
محتوای غنی بنویسید. تصور نکنید که محتوای فنی یا پیچیده، خستهکننده و حوصلهسربر است. قوانین مالیاتی شاید برای بسیاری از ما بهشدت خستهکننده باشد، اما لزوماً برای افرادی که حرفهشان این است، خستهکننده نیست. اگر محتوایی با ارزش مرتبط با خدمات یا محصول خود تولید میکنید، برای مخاطب خستهکننده نخواهد بود.